معرفی فیلم هزارپا
فیلم هزارپا، یکی از پرفروش ترین و البته پرحاشیه ترین کمدی های سینمای ایران در دهه ۹۰ شمسی بود که با بازی رضا عطاران و جواد عزتی حسابی گیشه رو ترکوند و رکوردهای فروش رو جابجا کرد. این فیلم با داستانی پر از شیطنت و دروغ های کمدی، تماشاچی ها رو پای پرده سینما میخکوب کرد. اما هزارپا فقط یه کمدی ساده نبود؛ کلی حرف و حدیث پشت سرش بود، از حواشی اکران و تغییرات دقیقه ۹۰ فیلم گرفته تا جنجال انتشارش توی شبکه نمایش خانگی. در واقع معرفی فیلم هزارپا بدون اشاره به این چیزها ناقصه.
راستش رو بخواهید، هزارپا یه فیلمی بود که نمی شد راحت از کنارش رد شد. چه عاشقش بودی و چه ازش بدت می اومد، بالاخره یه چیزی برای گفتن داشت. انگار اومده بود که سینمای کمدی ایران رو با یه شوک اساسی روبرو کنه، هم تو فروش و هم تو سبک و سیاق. از یه طرف، تماشاگرها رو تا خرخره می خندوند و جیب تهیه کننده ها رو پر می کرد، از طرف دیگه، کلی منتقد و صاحب نظر رو به حرف می آورد که آقا این چه وضعشه! کمدی رو به کجا داریم می بریم؟
وقتی اسم هزارپا میاد، اولین چیزی که شاید به ذهن خیلی ها برسه، همون شلوغ کاری ها و شیطنت های رضا عطاران و جواد عزتیه. این دو نفر با اون شیمی کمدی خاص خودشون، تبدیل به زوجی شده بودن که هر فیلمی رو به یه پدیده گیشه ای تبدیل می کردن. هزارپا هم از این قاعده مستثنی نبود و الحق و الانصاف، خیلی ها فقط برای دیدن این دو ستاره بلیت خریدن. ولی آیا هزارپا فقط همین بود؟ یعنی همه موفقیتش فقط از بازیگراش میومد؟ یا اینکه یه سری ویژگی های دیگه هم داشت که باعث شد بشه هزارپا؟
بذارید رک و راست بهتون بگم، هزارپا یه جورایی آینه تمام نمای سلیقه بخش بزرگی از جامعه بود که دوست داشتن بعد از یه هفته پر از دغدغه، برن سینما و بی خیال هر چی فکر و خیال، از ته دل بخندن. شاید بعضی ها بگن این خنده ها سطحی بود، ولی خب چی از این بهتر که بتونی برای دو ساعت هم که شده، یه نفس راحت بکشی و غرق بشی توی یه داستان پر از اتفاقات عجیب و غریب؟ این فیلم یه جورایی تونست نبض جامعه رو بگیره و کاری کنه که اسمش توی تاریخ سینمای کمدی ایران ثبت بشه، چه با خوب و چه با بدش.
هزارپا در یک نگاه: کمدی پرهیاهوی سینمای ایران
همونطور که گفتیم، هزارپا یه فیلم کمدی بود که حسابی سر و صدا کرد. برای اینکه یه دید کلی ازش داشته باشیم، بد نیست اول یه سری اطلاعات اصلی رو مرور کنیم. اینجوری وقتی میریم سراغ جزئیات، بهتر می تونید ماجرا رو دنبال کنید.
| عنوان | توضیحات |
|---|---|
| عنوان فیلم | هزارپا |
| ژانر | کمدی اجتماعی |
| کارگردان | ابوالحسن داوودی |
| تهیه کننده | رضا رخشان |
| نویسندگان | امیر برادران، پیمان جزینی، مصطفی زندی |
| سال تولید و اکران | ۱۳۹۷ |
| مدت زمان | نسخه سینمایی: حدود ۱۲۲ دقیقه نسخه نمایش خانگی: حدود ۱۹۷ دقیقه (در دو قسمت) |
| بازیگران اصلی | رضا عطاران، جواد عزتی، سارا بهرامی، مهران احمدی، شهره لرستانی، امیرمهدی ژوله، سپند امیرسلیمانی |
| افتخارات | پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایران در زمان اکران، پرمخاطب ترین فیلم دهه ۹۰ سینمای ایران |
ابوالحسن داوودی، کارگردان هزارپا، قبل از این فیلم هم سابقه ساخت کمدی های موفق مثل نان و عشق و موتور هزار رو داشت. اما هزارپا از خیلی جهات با کارهای قبلی اش فرق داشت. انگار اینجا دستش برای ساخت یه کمدی عامه پسندتر و پر سر و صداتر بازتر بود. نویسنده ها هم سعی کرده بودن یه داستان پر از گره و موقعیت های کمدی خلق کنن که خب تا یه جاهایی هم موفق بودن.
سال ۱۳۹۷ که هزارپا اکران شد، بازار کمدی های ایرانی حسابی داغ بود، ولی هزارپا تونست یه پله بالاتر بره و همه رکوردها رو بشکنه. این موفقیت اتفاقی نبود و پشتش یه عالمه دلیل داشت که در ادامه بیشتر بهشون می پردازیم. از حضور بازیگران محبوب گرفته تا شوخی های خاصی که خیلی ها باهاشون ارتباط برقرار می کردن.
قصه هزارپا: یه دزد و یه نذر عجیب!
داستان هزارپا از اونجایی شروع میشه که با دو تا رفیق قدیمی، رضا (با بازی رضا عطاران) و منصور (با بازی جواد عزتی)، آشنا می شیم که کارشون کیف قاپیه و البته تو این کار حسابی حرفه ای هستن. زندگی عادی و البته خلاف کارانه شون رو دارن، تا اینکه یه روز یه اتفاقی می افته که مسیر زندگی رضا رو کلاً عوض می کنه.
رضا به خاطر یه تصادف قدیمی، یکی از پاهای خودش رو از دست داده و از پروتز استفاده می کنه. مادر منصور که حسابی پیگیر ازدواج رضا هست، یه راز خیلی مهم رو به رضا میگه: الهام (با بازی سارا بهرامی)، دختر یه آدم پولدار که اتفاقاً مدیر یه آسایشگاه جانبازان هم هست، نذر کرده که فقط با یه جانباز ازدواج کنه! اینجا جرقه یه نقشه شیطانی اما کمدی تو ذهن رضا زده میشه.
رضا که بوی پول و زندگی راحت به مشامش خورده، تصمیم می گیره از همین نقطه ضعف الهام استفاده کنه و خودش رو به عنوان یه جانباز واقعی جا بزنه تا بتونه دل دختر رو به دست بیاره و باهاش ازدواج کنه و به ثروتش برسه. خب، برای رسیدن به این هدف، بهترین راه اینه که وارد همون آسایشگاه جانبازان بشه که الهام مدیرشه. از اینجا به بعد، داستان پر میشه از دروغ های پشت سر هم رضا، موقعیت های کمدی خنده دار و البته کلی دردسر که برای خودش و منصور درست می کنه.
رضا با هر ترفندی که شده، خودشو تو آسایشگاه جا میده و سعی می کنه با مظلوم نمایی و داستان سرایی، نظر الهام رو جلب کنه. منصور هم مثل سایه دنبال رضا هست و تو همه این ماجراها شریک و البته قربانی میشه. از اون طرف، خطوط داستانی فرعی دیگه ای هم تو فیلم شکل می گیره. مثلاً یه کیف مهم که رضا و منصور دزدیدن و حالا دنبال صاحبشن، یا رابطه عجیب مادر منصور با یه آقای دیگه، و حتی حضور یه گروهک مجاهدین که اتفاقی سروکله شون تو آسایشگاه پیدا میشه! این خطوط داستانی، هرچند بعضی وقتا شاید بی ربط به نظر برسن، اما کلی به شلوغی و هرج و مرج کمدی فیلم اضافه می کنن و البته بعضی جاها هم حسابی گیج مون می کنن.
در کل، قصه هزارپا حول محور نقشه رضا برای فریب الهام می چرخه، اما این نقشه تبدیل به یه کلاف سردرگم از اتفاقات و شخصیت های مختلف میشه که هر کدوم به نوبه خودشون تو این داستان عجیب و غریب سهم دارن. یه جورایی انگار کارگردان می خواسته همه ژانرها رو تو یه فیلم جا بده، از کمدی رمانتیک گرفته تا اکشن و حتی کمی سیاسی!
هزارپا رکورد زد: فروش فضایی و کلی حرف و حدیث
اگه بخوایم از هزارپا حرف بزنیم و از فروش بی نظیرش نگیم، مثل اینه که از فوتبال بگیم و از گل زنیش حرف نزنیم! هزارپا وقتی اکران شد، بازار سینمای ایران رو حسابی تکون داد و تبدیل شد به پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایران در همون مقطع زمانی. آمار فروش اونقدر بالا بود که دهن همه وا مونده بود. فقط تو سال ۱۳۹۷، با فروش بیشتر از ۳۸ میلیارد تومان، تونست این عنوان رو به خودش اختصاص بده. حتی رکورد پرمخاطب ترین فیلم دهه ۹۰ رو هم با بیش از ۴ میلیون و دویست هزار تماشاگر شکست و از شهر موشها ۲ هم جلو زد.
خب، سوال اینجاست که چی شد هزارپا اینقدر موفق شد؟ عوامل زیادی دست به دست هم دادن تا این فیلم حسابی بترکونه:
- حضور ستارگان کمدی: رضا عطاران و جواد عزتی، این دو نفر واقعاً یه تیم طلایی برای کمدی ایران هستن. اسمشون روی پوستر فیلم کافی بود تا مردم هجوم بیارن به سینما. شیمی خاص این دو نفر، شوخی های بامزه و دیالوگ های پرطرفدارشون، یه عامل اصلی برای جذب مخاطب بود.
- تبلیغات گسترده: هزارپا از همون اول با یه کمپین تبلیغاتی قوی وارد گود شد و تونست توجه خیلی ها رو به خودش جلب کنه.
- طنز عامه پسند: شوخی های هزارپا، از اون مدل هایی بود که همه طیف های جامعه باهاش ارتباط برقرار می کردن. طنز موقعیت، دیالوگ های کمدی، و حتی کمی طنز تلخ اجتماعی، همه و همه باعث شده بود که فیلم برای تماشاگر عام جذاب باشه.
- نوستالژی دهه ۶۰: داستان فیلم در دهه شصت اتفاق می افتاد و این خودش برای خیلی ها یه عامل نوستالژیک و جذاب بود. فضاسازی اون دوران، لباس ها و حال و هوای قدیمی، برای مخاطب جذابیت خاصی داشت.
اما موفقیت هزارپا فقط به فروش ختم نشد، کلی حواشی هم پشت سرش بود که داغش می کرد. یکی از مهمترین ها، تغییر DCP فیلم بود. یعنی چی؟ یعنی بعد از اینکه فیلم چند هفته اکران شده بود، سازمان سینمایی گفت نسخه اکران شده با نسخه ای که برای مجوز دیده بودن، فرق داره. مجبور شدن تو دل اکران، حدود یک دقیقه از فیلم رو کم کنن. این اتفاق حسابی سروصدا کرد و خیلی ها رو به این فکر انداخت که پس پشت پرده چه خبر بوده!
جنجال بزرگ تر اما تو شبکه نمایش خانگی اتفاق افتاد. فیلم هزارپا که تو سینما حدود ۱۲۲ دقیقه بود، وقتی اومد تو نمایش خانگی، یهو شد دو قسمت و زمانش رسید به حدود ۱۹۷ دقیقه! یعنی نزدیک ۷۵ دقیقه محتوای اضافه داشت که شامل صحنه های حذف شده و پشت صحنه بود. مردم و منتقدان حسابی شاکی شدن. می گفتن این چه کاریه؟ چرا اطلاعات درست و حسابی به مردم ندادین؟ خیلی ها فکر می کردن به خاطر پوله که فیلم رو دو قسمت کردن. شرکت پخش کننده هم توجیه کرد که به خاطر زمان طولانی فیلم و اضافه شدن پشت صحنه ها بوده. اما این توجیه برای خشم مردم کافی نبود و این قضیه تا مدت ها سوژه بحث و جدل بود.
هزارپا با وجود تمام حواشی، تونست عنوان پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایران در زمان اکران را کسب کند و برای مدتی طولانی در صدر جدول فروش بایستد.
کی بود، چی شد؟ نگاهی به بازیگران و شخصیت های هزارپا
خب، هر فیلمی با بازیگرانش جون می گیره، مخصوصاً یه فیلم کمدی مثل هزارپا. وقتی اسم رضا عطاران و جواد عزتی میاد، ناخودآگاه یه لبخند میاد رو لبمون. این دو تا تو هزارپا هم حسابی ترکوندن، ولی خب بیاین یه کم عمیق تر بهشون نگاه کنیم.
رضا عطاران و جواد عزتی: زوج طلایی کمدی؟
رضا عطاران نقش رضا رو بازی می کنه، یه کیف قاپ شیطون و البته عاشق پول که حاضره برای رسیدن به آرزوهاش هزار جور دروغ بگه. جواد عزتی هم در نقش منصور، رفیق فاب و همدست رضا، حضور داره. این دو نفر واقعاً یه شیمی خاصی بینشون هست که باعث میشه تماشاگر از دیدن صحنه های مشترکشون لذت ببره. دیالوگ های بامزه، واکنش های ناگهانی، و اون تیپ های خاصی که برای خودشون ساخته بودن، باعث شد که خیلی ها عاشقشون بشن.
اما یه نقدی که به این دو نفر وارد بود، این بود که «همیشه همون همیشگی» هستن. یعنی چی؟ یعنی خیلی ها می گفتن عطاران و عزتی انگار دارن همون کاراکترهایی رو بازی می کنن که تو فیلم های کمدی قبلی شون دیدیم. همون لحن، همون اداها، همون تن صداها. انگار که از یه فیلم دیگه کپی-پیست شدن توی هزارپا. این نقد شاید از یه طرف درست باشه، ولی خب باید اعتراف کرد که همین «تکرار مکررات» برای تماشاگر عام، حسابی جواب داد و خنده های زیادی رو به لب آورد. مردم چیزی رو می خواستن که قبلاً از این دو نفر دیدن و دوست داشتن، و هزارپا هم همون رو بهشون داد.
سارا بهرامی: الهام وسواسی و پرحاشیه
سارا بهرامی نقش الهام، دختر پولدار و مدیر آسایشگاه رو بازی می کنه که یه نذر عجیب و غریب داره. شخصیت الهام تو فیلم یه کم پیچیده است. از یه طرف، وسواسیه و به شدت روی تمیزی حساسه، از طرف دیگه، یه جورایی ساده لوح به نظر میاد که راحت تحت تاثیر دروغ های رضا قرار می گیره. نقد اصلی به شخصیت الهام و بازی سارا بهرامی این بود که تو بعضی جاها، شخصیتش خیلی یکدست نیست و تغییرات ناگهانی داره.
مثلاً اون وسواس شدید الهام، تو روند داستان خیلی کارکرد خاصی پیدا نمی کنه. یا اینکه تو صحنه های پایانی، وقتی که همه دروغ های رضا رو فهمیده، یهو رفتارش ۱۸۰ درجه عوض میشه و با یه لحن پرخاشگرانه از رضا می خواد که باهاش ازدواج کنه! این تغییر ناگهانی شاید برای بعضی ها عجیب و غیرمنطقی به نظر برسه، ولی خب شاید تو دنیای کمدی، هر چیزی ممکنه.
بازیگران مکمل: مهره های کوچک با تأثیرات متفاوت
غیر از عطاران، عزتی و بهرامی، یه عالمه بازیگر دیگه هم تو هزارپا حضور دارن که هر کدوم یه گوشه ای از داستان رو پر می کنن:
- مهران احمدی: نقش آقاکامران، دایی رضا رو بازی می کنه که یه ماشین پیکان قرمز رنگ داره و حسابی روش حساسه. حضورش تو فیلم، مخصوصاً تو اون صحنه های درگیری پایانی، حسابی خنده داره.
- شهره لرستانی: نقش شیرین خانم، مادر منصور رو داره که رابطه عجیب و غریبی با آقاکامران پیدا می کنه.
- امیرمهدی ژوله: با یه نقش کوتاه اما بانمک، باز هم استعداد کمدی خودش رو نشون میده.
- سپند امیرسلیمانی: در نقش پسرعموی الهام، که حضورش تو فیلم خیلی کمرنگه و عملاً تاثیر خاصی رو داستان نداره.
- نعیمه نظام دوست: با یه نقش حاشیه ای و شوخی های بعضاً نامناسب که نقد هایی رو به فیلم وارد کرد.
یه نکته ای که خیلی از منتقدا بهش اشاره کردن، این بود که خیلی از این شخصیت های فرعی و داستانک هاشون، انگار فقط برای پر کردن تایم فیلم یا آوردن یه سری شوخی های خاص به کار گرفته شدن. انگار یه لیستی از بازیگرای معروف بوده و کارگردان گفته خب اینا رو هم یه جوری جا بدیم تو فیلم، حالا ربط داشت یا نداشت مهم نیست! این باعث شده که بعضی از بخش های فیلم، حسابی آشفته و بی ربط به نظر برسه و عمق لازم رو نداشته باشه.
بالاخره خوب بود یا بد؟ نقد و تحلیل فیلم هزارپا
خب، رسیدیم به بخش جذاب نقد و تحلیل. هزارپا مثل یه غذای پر ادویه می مونه، هم مزه های خیلی خوبی داشت، هم یه جاهایی حسابی تند و تیز بود و شاید به مزاج همه خوش نمی اومد. از یه طرف کلی تحسین شد به خاطر فروشش، از طرف دیگه کلی نقد و ایراد بهش وارد بود. بیاید یه نگاهی بندازیم به خوبی ها و بدی هاش.
نقاط قوت: خنده ای که به لب آورد
- لحظات طنز موقعیت و دیالوگ های خلاقانه: نمی شه انکار کرد که هزارپا کلی صحنه خنده دار و دیالوگ های بامزه داشت که تماشاچی رو از ته دل می خندوند. ترکیب رضا عطاران و جواد عزتی تو ساختن این لحظات حسابی موفق بود و خیلی از شوخی هاشون تا مدت ها تو ذهن آدم می موند. مخصوصاً تو اون بخش های اول فیلم که هنوز داستان خیلی شلوغ نشده بود.
- ریتم نسبتاً مناسب (در نسخه سینمایی): نسخه سینمایی فیلم، با اینکه طولانی بود، اما ریتم نسبتاً خوبی داشت و خیلی جاها تماشاچی رو خسته نمی کرد. این ریتم مناسب کمک می کرد تا علی رغم نقاط ضعف داستانی، فیلم همچنان جذابیت خودش رو حفظ کنه و تماشاچی رو با خودش بکشونه.
- تلاش برای پرداخت به مسائل اجتماعی (هرچند سطحی): فیلم تو دل اون همه کمدی، سعی می کرد یه نیم نگاهی هم به مسائل اجتماعی داشته باشه. مثلاً موضوع دروغ گویی برای رسیدن به هدف، یا حتی اشاره ای به وضعیت جانبازان و آسایشگاه ها. البته خب این پرداخت ها خیلی عمیق نبود و بیشتر بهانه ای برای شوخی های کمدی بود، ولی همین تلاش هم جای تقدیر داشت.
- پایان بندی تا حدودی متفاوت: پایان فیلم، شاید کاملاً هپی اند نباشه و یه جورایی با اون کمدی های مرسوم فرق داره. رضا به چیزی که می خواست نمی رسه و الهام هم با یه تغییر شخصیت عجیب، یه جور دیگه به ماجرا پایان میده. این تفاوت تو پایان بندی می تونست یه نقطه قوت باشه، البته اگه دلیل منطقی تری پشت تغییر شخصیت الهام بود.
نقاط ضعف: زخم هایی که به فیلم خورد
اینجا دیگه باید رُک و پوست کنده حرف زد. هزارپا در کنار تمام موفقیت هاش، ایراداتی هم داشت که نمی شد ازشون چشم پوشی کرد و خیلی از منتقدا حسابی بهشون گیر دادن:
- فیلمنامه آشفته و داستانک های بی ربط: اگه بخوایم یه ایراد اساسی به هزارپا بگیریم، همین فیلمنامه شلوغ و از هم گسیخته شه. انگار نویسنده ها خواستن هرچی ایده دارن رو بریزن تو یه فیلم، بدون اینکه به انسجام داستان فکر کنن. کلی داستان فرعی و شخصیت های اضافی تو فیلم هستن که هیچ نقشی تو پیشبرد قصه اصلی ندارن و فقط باعث میشن تمرکز تماشاچی بهم بخوره. مثلاً ماجرای گروهک مجاهدین یا اون خواستگار سمج الهام، واقعاً چه کارکردی تو فیلم دارن؟
- شوخی های تکراری، گاهی بی مزه و سخیف: متاسفانه بعضی از شوخی های فیلم، مخصوصاً تو نسخه نمایش خانگی که طولانی تر بود، دیگه خنده دار نبودن و گاهی حتی لوس و بی مزه می شدن. استفاده از شوخی های جنسیتی یا کمدی های فیزیکی تکراری، باعث می شد فیلم از اون حالت بانمکی خارج بشه و به سمت لودگی بره.
- عدم انسجام روایی و گسست در داستان: فیلم تو بعضی از بخش هاش، دچار گسست های داستانی میشه. یهو از یه ماجرا می پره به یه ماجرای دیگه، بدون اینکه یه اتصال منطقی بینشون باشه. این باعث میشد تماشاچی گیج بشه و نتونه ارتباط درستی با خط اصلی داستان برقرار کنه.
- طولانی بودن بیش از حد (به خصوص نسخه نمایش خانگی): نسخه ۱۹۷ دقیقه ای نمایش خانگی هزارپا، واقعاً کشدار و خسته کننده بود. انگار هرچی صحنه گرفته بودن رو به زور تو فیلم جا داده بودن، حتی اگه به داستان لطمه می زد. این طولانی بودن بی مورد، باعث میشد ریتم فیلم افت کنه و تماشاچی حوصله ش سر بره.
- نقدهای وارد بر کارگردانی و تدوین: بعضی از منتقدا اعتقاد داشتن که کارگردانی ابوالحسن داوودی تو این فیلم، اون استحکام لازم رو نداره و تدوین هم تو بعضی از صحنه ها ضعیفه. کات های ناگهانی یا پرش های بی منطق تو صحنه ها، نشونه این ضعف ها بود.
- عدم عمق در پرداخت شخصیت ها و داستان: شخصیت های فیلم، حتی شخصیت های اصلی، خیلی عمق ندارن. ما دلیل کارهاشون رو نمی دونیم، فقط داریم یه سری واکنش های کمدی رو ازشون می بینیم. الهام چرا اینقدر وسواسیه؟ چرا یهو رفتارش عوض میشه؟ رضا با اون گذشته کیف قاپی، آیا واقعاً تغییر می کنه؟ این سوال ها بی پاسخ می مونن.
خیلی از منتقدان بر این باور بودند که هزارپا با تمام فروش بی نظیرش، تنها روزنه امیدی در میان کمدی های ناامیدکننده بود، نه یک فیلم کمدی واقعاً خوب.
هزارپا کجای سینمای کمدی ایران وایساده؟
هزارپا، با تمام خوبی ها و بدی هاش، یه جایگاه خاصی تو سینمای کمدی ایران پیدا کرد. نمی شه گفت یه شاهکار هنری بود، ولی قطعاً یه پدیده گیشه ای بود که قواعد بازی رو عوض کرد و انتظارات از فروش یه فیلم کمدی رو حسابی برد بالا. دقیقاً مثل یه شهاب سنگ که میاد و یه رد روشن از خودش به جا می ذاره، حتی اگه زود محو بشه.
این فیلم نشون داد که مردم چقدر تشنه خنده هستن و اگه یه فیلم بتونه اونا رو از ته دل بخندونه، حتی اگه خیلی هم بی نقص نباشه، بازم حاضرن بلیت بخرن و برن سینما. هزارپا ثابت کرد که حضور ستاره ها و شوخی های عامه پسند، فرمول موفقی برای جذب حداکثری مخاطبه. اینجوری یه جورایی استانداردهای فروش فیلم های کمدی رو جابجا کرد و بعد از اون، خیلی از تهیه کننده ها و کارگردان ها به این فکر افتادن که چطور می تونن یه هزارپای دیگه بسازن.
اگه بخوایم هزارپا رو با کمدی های موفق دیگه اون دوره مثل نهنگ عنبر مقایسه کنیم (که تو نقد رقبا هم بهش اشاره شده بود)، می بینیم که هر دو فیلم تو دهه شصت اتفاق می افتن و کلی نوستالژی دارن. هر دو از بازیگران کمدی محبوب استفاده می کنن و سعی می کنن طنزی رو ارائه بدن که برای طیف وسیعی از مخاطبان جذاب باشه. اما شاید نهنگ عنبر از لحاظ فیلمنامه و عمق شخصیت پردازی یه سر و گردن بالاتر بود و داستان منسجم تری داشت. با این حال، هزارپا تونست تو بخش فروش، حتی از نهنگ عنبر هم جلو بزنه و رکوردشکنی کنه.
هزارپا رو میشه یه نمونه بارز از کمدی های عامه پسند پرفروش دونست که هدف اصلی شون خندوندن مردم و پر کردن گیشه ست، نه لزوماً ارائه یه اثر هنری عمیق. این فیلم نشون داد که بازار کمدی های سطحی اما پرفروش، چقدر داغه و تا وقتی که مردم ازش استقبال کنن، تهیه کننده ها هم به سمت ساخت چنین فیلم هایی میرن. یه جورایی هزارپا شد نماد این سبک از سینمای کمدی که شاید از نظر هنری خیلی حرفی برای گفتن نداشته باشه، اما از نظر تجاری یه غول شکست ناپذیره.
هزارپا رو از کجا میشه دید؟
خب، اگه بعد از این همه حرف و حدیث، هوس کردین که دوباره هزارپا رو ببینید یا اصلاً برای اولین بار تماشا کنید، این روزها دیگه لازم نیست برید سینما. خوشبختانه هزارپا توی پلتفرم های نمایش خانگی قانونی حسابی در دسترس قرار گرفته و راحت می تونید پیداش کنید.
می تونید سراغ سرویس های استریمینگ مثل فیلیمو، نماوا یا فیلم نت برید. معمولاً این پلتفرم ها آرشیو کاملی از فیلم های ایرانی دارن و هزارپا هم جزو فیلم های پرطرفدارشونه. کافیه یه اشتراک بگیرید و با یه جستجوی ساده، هزارپا رو پیدا کنید و تماشاگرش باشید. خوبی این پلتفرم ها اینه که هم کیفیت تصویر و صدای خوبی دارن و هم از لحاظ قانونی مشکل خاصی ندارن و با خرید اشتراک، از سازنده های فیلم حمایت می کنید.
البته اگه اهل جمع کردن آرشیو فیزیکی فیلم هستید، هنوز هم ممکنه بتونید نسخه فیزیکی فیلم (DVD) رو تو بعضی از فروشگاه ها پیدا کنید. یادمون نره که نسخه نمایش خانگی هزارپا، همون نسخه دو قسمتیه که حدود ۱۹۷ دقیقه هست و کلی صحنه های اضافه و پشت صحنه داره. پس اگه می خواید تجربه کامل تری از فیلم داشته باشید، این نسخه رو پیدا کنید.
تهش چی شد؟ یه جمع بندی از هزارپا
بالاخره رسیدیم به ایستگاه آخر سفرمون تو دنیای هزارپا. چی میشه گفت؟ هزارپا یه پدیده بود، یه فیلم کمدی که با همه خوبی ها و بدی هاش، تونست سر و صدای زیادی به پا کنه و اسمش رو توی تاریخ سینمای کمدی ایران ثبت کنه. یه فیلم که شاید از لحاظ هنری خیلی عمیق و بی نقص نبود، اما تو گیشه حسابی موفق شد و دل خیلی از مردم رو به دست آورد.
از یه طرف، ترکیب رضا عطاران و جواد عزتی و اون شیمی کمدی بی نظیرشون، کلی خنده به لب مردم آورد. شوخی های عامه پسند، حال و هوای نوستالژیک دهه شصت، و یه داستان پر از اتفاقات عجیب و غریب، همه و همه باعث شد که هزارپا به یه گزینه جذاب برای گذروندن اوقات فراغت تبدیل بشه. فیلمی که می تونست برای دو ساعت، شما رو از فکر و خیال دور کنه و بذاره غرق خنده و سرگرمی بشید.
از طرف دیگه، اگه بخوایم با نگاه منتقدانه تری بهش نگاه کنیم، هزارپا کلی ایراد داشت. فیلمنامه شلوغ و از هم گسیخته، داستانک های بی ربط، شخصیت پردازی های سطحی، و شوخی های تکراری و بعضاً بی مزه، نقاط ضعف اصلی فیلم بودن. مخصوصاً اون حواشی اکران و جنجال نسخه نمایش خانگی دو قسمتی، حسابی به اعتبار فیلم لطمه زد و کلی حرف و حدیث پشت سرش آورد.
اما ته همه این حرفا، هزارپا یه کمدی بود که تونست یه دوره رو تو سینمای ایران نشون بده. دوره کمدی های عامه پسند که بیشتر از هر چیز، به فکر خندوندن تماشاگر و پر کردن جیب تهیه کننده بودن. شاید بشه گفت هزارپا، یه فیلم «متوسط» بود که تو یه دوره «اسفناک» از سینمای کمدی ایران، مثل یه روزنه امید عمل کرد. فیلمی که می شد برای یه مدت کوتاه بهش دل بست، یه کم خندید و بعدش هم شاید برای همیشه از خاطر برد.
خلاصه که هزارپا فراتر از یه کمدی صرف بود؛ یه جورایی شد نمادی از سلیقه جامعه، انتظارات گیشه، و چالش های سینمای ایران. فیلمی که یادمون میاره، گاهی اوقات، مردم فقط یه چیز میخوان: خنده، هرچند سطحی و بی ریشه.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "فیلم هزارپا: معرفی جامع، نقد و بررسی کمدی محبوب ایرانی" هستید؟ با کلیک بر روی فیلم و سریال، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "فیلم هزارپا: معرفی جامع، نقد و بررسی کمدی محبوب ایرانی"، کلیک کنید.



