تشویش اذهان عمومی: مفهوم، مصادیق و مجازات قانونی

تشویش اذهان عمومی: مفهوم، مصادیق و مجازات قانونی

تشویش اذهان عمومی به چه معناست

تشویش اذهان عمومی، یه اصطلاح حقوقی خاصه که شنیدنش شاید آدم رو به فکر فرو ببره. در واقع به معنی انتشار حرف ها یا خبرهایی هست که راست و دروغش ممکنه جامعه رو به هم بریزه، ذهن مردم رو مشوش کنه و آرامش روانی شون رو نشونه بگیره. این فقط یه حرف ساده نیست، بلکه می تونه جرم باشه و پیگرد قانونی داشته باشه.

توی دنیای پرسرعت امروز که اینترنت و شبکه های اجتماعی حرف اول رو می زنن، دونستن معنی این واژه و مرزهای قانونی اش از نون شب هم واجب تره. کافیه یه شایعه، یه خبر نادرست یا حتی یه برداشت غلط از یه اتفاق، مثل ویروس تو فضای مجازی پخش بشه تا کلی دردسر درست کنه. گاهی وقت ها فقط یه اشتباه کوچیک یا حتی یه نقد ساده می تونه تبدیل به یه اتهام بزرگ بشه و زندگی آدم رو زیر و رو کنه.

همه ما دوست داریم آزادانه حرف بزنیم و نظر بدیم، اما این آزادی هم مرزهایی داره که باید بشناسیم. این مرزها، دقیقاً جایی هستن که بین یه نقد سازنده و یه حرف خلاف واقع که آرامش مردم رو به هم میزنه، فاصله می اندازن. اینجا دیگه پای قانون وسطه و اگه حواسمون نباشه، ممکنه بدون اینکه خودمون بخوایم، مرتکب جرمی بشیم که عواقب سنگینی داره.

توی این مقاله می خوایم دور هم جمع شیم و با همدیگه ببینیم این «تشویش اذهان عمومی» دقیقاً چی هست، از کجا اومده، قانون درباره اش چی میگه، فرقش با یه انتقاد ساده چیه و اگه خدای نکرده پامون به این ماجرا باز شد، چه چیزهایی انتظارمون رو می کشه. پس اگه دلتون می خواد مثل یه وکیل کارکشته، حداقل اطلاعات اولیه رو در این مورد داشته باشید، با ما همراه باشید.

اصلاً این «تشویش اذهان عمومی» یعنی چی؟ یه تعریف ساده و خودمونی

ببینید رفقا، «تشویش اذهان عمومی» از اون دسته اصطلاحاتیه که شاید وقتی تو اخبار می شنویم، یه کم ترسناک به نظر بیاد. اما اگه بخوایم خیلی خودمونی و ساده بگیم، منظور از تشویش اذهان عمومی اینه که یکی با حرفاش، نوشته هاش، یا هر چیزی که منتشر می کنه، کاری کنه که مردم یه جامعه نسبت به یه موضوعی نگران، عصبانی یا سردرگم بشن و آرامش فکری شون به هم بخوره.

فکر کنید یکی بیاد یه خبر الکی یا اغراق شده در مورد مثلاً وضعیت اقتصادی یا یه بیماری خطرناک پخش کنه. نتیجه اش چی میشه؟ مردم نگران میشن، شاید هجوم ببرن به فروشگاه ها، یا ترس و وحشت بی جا تو جامعه راه بیفته. این همون «تشویش اذهان عمومی» هست. یعنی کسی که این کار رو کرده، با انتشار اطلاعات نادرست یا حتی درست اما با نیتی مشخص، باعث شده مردم یه جورایی به هم بریزن و اون آرامش فکری و روانی شون رو از دست بدن.

هدف اصلی کسایی که این جرم رو تعریف کردن، محافظت از امنیت روانی و فکری جامعه بوده. البته که این تعریف تو قانون، جزئیات بیشتری داره و هر حرفی هم تشویش اذهان عمومی نیست. باید حتماً اون حرف خلاف واقع باشه یا حداقل با نیت خاصی گفته بشه که آرامش مردم رو هدف گرفته باشه.

تاریخچه تشویش اذهان عمومی در حقوق ایران: از کجا آمد و به کجا رسید؟

شاید براتون جالب باشه که بدونید اصطلاح «تشویش اذهان عمومی» به این شکل که الان تو ادبیات حقوقی ما هست، بعد از انقلاب سال ۱۳۵۷ وارد قوانین ایران شد. قبل از اون هم البته مفاهیمی شبیه به این وجود داشت، مثلاً توهین به مقامات یا نشر اکاذیب، اما این واژه با بار معنایی خاص خودش، بیشتر تو جرایم سیاسی و مسائل مرتبط با امنیت جامعه به کار گرفته شد.

در واقع، بعد از انقلاب، نیاز به ابزارهای قانونی برای مقابله با کسانی که با انتشار اخبار دروغ یا تحریک مردم، قصد برهم زدن نظم و امنیت رو داشتن، بیشتر حس شد. اینجا بود که این واژه جای پای خودش رو محکم کرد و به یکی از کلیدی ترین اصطلاحات تو پرونده های مربوط به جرایم سیاسی و امنیتی تبدیل شد. البته این نکته رو هم باید در نظر گرفت که این واژه در طول زمان، تفاسیر مختلفی داشته و گاهی هم محل بحث و جدل بین حقوق دان ها و فعالان آزادی بیان بوده.

تشویش اذهان عمومی: جرمی علیه آرامش فکری جامعه

وقتی می گیم جرمی علیه آرامش فکری جامعه، یعنی هدف اصلی قانون گذار از جرم انگاری تشویش اذهان عمومی، این بوده که جلوی بی نظمی و هرج و مرج رو بگیره. جامعه ای که مردمش دائم نگرانن، به شایعات مختلف گوش میدن و نمی تونن به اخبار درست و حسابی اعتماد کنن، یه جامعه ناآروم و شکننده است.

این جرم، مثل افترا و توهین که به آبروی افراد ضربه می زنه، به صورت مستقیم «امنیت روانی» کل جامعه رو هدف قرار میده. یعنی وقتی یکی با انتشار اخبار دروغ یا اغراق آمیز، قصد داره مردم رو نسبت به یه موضوعی نگران و مشوش کنه، داره عملاً به امنیت روانی جمعی آسیب می زنه. تو دل این جرم، یه جورایی مفهوم «نشر اکاذیب» یا همون پخش دروغ هم پنهان شده. یعنی اگه حرفی که زده میشه، از اساس دروغ باشه و باعث تشویش اذهان عمومی بشه، دیگه نمی تونیم بگیم «فقط یه نقد بود».

اصل ماجرا: ماده ۶۹۸ قانون مجازات اسلامی، ستون فقرات جرم تشویش اذهان

اگه بخوایم بریم سر اصل مطلب و ببینیم دقیقاً کدوم ماده قانونی درباره تشویش اذهان عمومی حرف می زنه، باید بریم سراغ ماده 698 قانون مجازات اسلامی، بخش تعزیرات. این ماده رو میشه گفت ستون فقرات جرم تشویش اذهان عمومی تو ایران. بیشتر پرونده ها و بحث های حقوقی تو این زمینه، به همین ماده برمی گرده.

این ماده دقیقاً میگه که چه کسی و با چه کاری ممکنه متهم به تشویش اذهان عمومی بشه. از نظر قانون گذار، این جرم یه جورایی با «نشر اکاذیب» یا همون پخش دروغ گره خورده. یعنی اگه کسی با نیت مشخصی، یه حرف خلاف واقع رو منتشر کنه و هدفش هم برهم زدن آرامش مردم یا مقامات باشه، ممکنه مجرم شناخته بشه.

ماده ۶۹۸ چی میگه؟ متن قانون به زبان ساده

بذارید متن ماده 698 رو یه بار با همدیگه بخونیم و بعدش با هم یه کم ساده ترش کنیم:

هر کس به قصد اضرار به غیر یا تشویش اذهان عمومی یا مقامات رسمی به وسیله نامه یا شکوائیه یا مراسلات یا عرایض یا گزارش یا توزیع هرگونه اوراق چاپی یا خطی با امضاء یا بدون امضاء اکاذیبی را اظهار نماید یا با همان مقاصد، اعمالی را برخلاف حقیقت رأساً یا به عنوان نقل قول به شخص حقیقی یا حقوقی یا مقامات رسمی تصریحاً یا تلویحاً نسبت دهد، اعم از این که از طریق مزبور به نحوی از انحاء ضرر مادی یا معنوی به غیر وارد شود یا نه، علاوه بر اعاده حیثیت در صورت امکان، باید به حبس از دو ماه تا دو سال یا شلاق تا ۷۴ ضربه محکوم شود.

حالا اگه بخوایم این رو به زبان خودمونی و راحت تر بگیم، یعنی: اگه شما با قصد اینکه به کسی ضرر بزنی، یا بخوای مردم رو نگران و عصبانی کنی (یعنی تشویش اذهان عمومی)، یا حتی مقامات رسمی رو به دردسر بندازی، یه سری حرف های دروغ و خلاف واقع رو منتشر کنی، فرقی هم نمی کنه که این حرفا رو تو یه نامه بنویسی، تو یه گزارش بیاری، یا تو هر جور نوشته ای (با اسم یا بی اسم) پخش کنی، و حتی لازم نیست که واقعاً به کسی ضرر مادی یا معنوی وارد بشه یا نه، در این صورت ممکنه دادگاه شما رو به حبس از دو ماه تا دو سال یا شلاق تا 74 ضربه محکوم کنه. تازه اگه آبروی کسی هم رفته باشه، باید اعاده حیثیت هم بشه.

نکته مهم اینه که تو این ماده، خیلی روی قصد و خلاف حقیقت بودن اون چیزی که منتشر میشه، تأکید شده. یعنی هر حرفی رو نمیشه تشویش اذهان عمومی دونست.

عناصر تشکیل دهنده جرم: تا چه حد باید حواسمون جمع باشه؟

مثل هر جرم دیگه ای، تشویش اذهان عمومی هم یه سری رکن و شرط داره تا بشه گفت بله، اینجا یه جرم اتفاق افتاده. این ارکان به ما کمک می کنن تا مرز بین یه حرف معمولی و یه عمل مجرمانه رو بهتر بفهمیم. این ارکان سه دسته اند:

  • عنصر قانونی: کدوم ماده از قانون این کار رو جرم دونسته؟
  • عنصر مادی: با چه کاری یا با چه ابزاری این جرم اتفاق افتاده؟
  • عنصر معنوی: اون کسی که این کار رو کرده، تو دلش چه قصدی داشته؟

عنصر قانونی: کدوم ماده از قانون؟

خب، عنصر قانونی خیلی واضحه. برای تشویش اذهان عمومی، عنصر قانونی ما همون ماده 698 قانون مجازات اسلامی هست که چند لحظه پیش با هم بررسی کردیم. این ماده، اساس و پایه این جُرمه و بدون اون، اصلاً چیزی به اسم تشویش اذهان عمومی، یه جرم قابل پیگرد تو قوانین ما محسوب نمیشه.

اهمیت عنصر قانونی اینه که هیچ عملی رو نمیشه جرم دونست، مگر اینکه تو قانون صراحتاً بهش اشاره شده باشه. به این میگن اصل قانونی بودن جرایم و مجازات ها. پس تا زمانی که ماده 698 وجود داره، تشویش اذهان عمومی هم تو دسته جرایم ما جا داره.

عنصر مادی: از نامه تا استوری اینستاگرام

حالا برسیم به عنصر مادی. عنصر مادی یعنی اون کاری که از ما سر زده و جرم رو به وجود آورده. تو ماده 698، قانون گذار خیلی دقیق گفته که این جرم با چه وسایلی انجام میشه:

  • نامه، شکوائیه، مراسلات، عرایض، گزارش: اینا همون ابزارهای مکتوب سنتی هستن که مردم باهاشون حرفشون رو منتقل می کنن.
  • توزیع هرگونه اوراق چاپی یا خطی: یعنی اگه یه برگه رو هم با دست بنویسی یا چاپ کنی و پخش کنی، ممکنه شامل این ماده بشه. فرقی هم نمی کنه امضا داشته باشه یا نه!

یه نکته خیلی مهم اینجاست که طبق این ماده، تشویش اذهان عمومی در حالت عادی فقط با نوشته جات محقق میشه. یعنی اگه شما شفاهی و تو یه جمعی حرفی بزنید که مردم رو نگران کنه، لزوماً مشمول ماده 698 نمیشید. مگر اینکه اون حرف شفاهی شما، شامل جرایم دیگه ای مثل توهین یا افترا باشه، یا مثلاً مثل ماده 511 قانون مجازات اسلامی، در مورد تهدید به بمب گذاری تو وسایل نقلیه عمومی باشه که اونجا دیگه خودش جرم خاصیه.

اما امروزه با وجود فضای مجازی، دیگه فقط نامه و شکوائیه مطرح نیست. هر چیزی که تو اینترنت منتشر میشه و جنبه مکتوب یا قابل ثبت و انتشار داره، شامل این ماده میشه. مثلاً اگه یه استوری، پست اینستاگرام، توییتر، یا حتی یه پیام گروهی تو واتساپ یا تلگرام حاوی مطالب کذب باشه و قصد تشویش اذهان عمومی رو داشته باشه، ممکنه مجرمانه تلقی بشه. پس حواستون باشه که وقتی تو فضای مجازی چیزی می نویسید یا به اشتراک میذارید، دارید عملاً یه نوشته تولید می کنید که ممکنه عواقب قانونی داشته باشه.

عنصر معنوی: وقتی دلت واقعاً می خواد مردم رو نگران کنی!

عنصر معنوی یا همون قصد مجرمانه، شاید مهم ترین و ظریف ترین بخش قضیه باشه. این یعنی اینکه شما «واقعاً می خواستید» با اون کاری که کردید، مردم رو نگران کنید یا به کسی ضرر بزنید. قانون اینجا میگه که فرد باید یکی از این سه قصد رو داشته باشه:

  • قصد اضرار به غیر: یعنی عمدی و با هدف اینکه به یه شخص حقیقی (مثل یه آدم) یا حقوقی (مثل یه شرکت یا سازمان) ضرر بزنی، یه حرف خلاف واقع رو منتشر کنی.
  • قصد تشویش اذهان عمومی: یعنی هدف و نیت اصلیت این باشه که آرامش روانی و فکری جامعه یا بخشی از مردم رو به هم بزنی و اونا رو نگران کنی.
  • قصد تشویش مقامات رسمی: یعنی هدفت این باشه که مقامات و مسئولان کشور رو نسبت به یه موضوعی مشوش و نگران کنی.

نکته کلیدی اینجاست که حرف شما باید اکاذیب یا اعمال خلاف حقیقت باشه. این یعنی چیزی که منتشر میشه، باید از اساس دروغ و غیرواقعی باشه. اینجاست که مرز بین تحلیل و نشر اکاذیب مشخص میشه. شما می تونید یه تحلیل انجام بدید، حتی اگه اون تحلیل خیلی هم با نظر بقیه فرق داشته باشه یا تند باشه، اما اگه بر پایه حقایق باشه و از خودتون دروغ نبافته باشید، نمیشه بهش گفت اکاذیب. اینجاست که تشخیص قاضی خیلی مهمه، چون باید ببینه آیا واقعاً قصد آسیب زدن و برهم زدن آرامش وجود داشته و حرف هم دروغ بوده یا نه.

یه مثال می زنم: اگه یه نفر تو یه مقاله ای بنویسه که نرخ تورم 100 درصده، در حالی که واقعیت 50 درصده، و هدفش هم این باشه که مردم رو نگران و عصبانی کنه، این میشه نشر اکاذیب با قصد تشویش اذهان عمومی. اما اگه بگه نرخ تورم 50 درصده و این واقعیت باشه، حتی اگه از این وضعیت انتقاد کنه، دیگه نمیشه بهش گفت تشویش اذهان عمومی.

مرز باریک انتقاد، اعتراض و افتادن در دام تشویش اذهان عمومی

یکی از بزرگترین چالش ها و سوالاتی که همیشه مطرح بوده، اینه که مرز بین یه نقد سازنده یا حتی یه اعتراض به حق، با تشویش اذهان عمومی کجاست؟ ما تو قانون اساسی مون، اصل 24 رو داریم که میگه:

نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آنکه مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشند. تفصیل آن را قانون معین می کند.

این اصل، تأکیدی بر آزادی بیان هست. یعنی همه ما حق داریم که حرف بزنیم، نقد کنیم، اعتراض کنیم، اما این آزادی تا جاییه که به مبانی دینی یا حقوق بقیه مردم لطمه نزنه. خب حالا تکلیف تشویش اذهان عمومی چی میشه؟

انتقاد حقه یا نشر دروغ؟ از کجا بفهمیم؟

اینجا همون جاییه که قاضی باید با دقت بالایی قضاوت کنه. اگه شما یه واقعیتی رو بگید و حتی ازش انتقاد تندی هم بکنید، مثلاً بگید فلان پروژه دولتی شکست خورده یا وضعیت اقتصادی خوب نیست، در صورتی که این حرف بر اساس واقعیت باشه، این انتقاد محسوب میشه نه نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی.

مثلاً، اگه بگید تورم امسال بالاست و مردم تحت فشارن، این یه انتقاده که می تونه ریشه در واقعیت داشته باشه. اما اگه بگید فلان مقام دولتی، تمام پول مملکت رو برده و فرار کرده در حالی که این حرف دروغه، این میشه نشر اکاذیب با قصد تشویش اذهان عمومی. فرقش تو خلاف واقع بودن یا همون دروغ بودن مطلبه.

تبصره دوم ماده 4 لایحه قانون مجازات اسلامی (جرایم سیاسی) هم خیلی مهمه. این تبصره صراحتاً میگه: صرف انتقاد از نظام سیاسی یا اصول قانون اساسی یا اعتراض به عملکرد مسئولان کشور یا دستگاه های اجرایی یا بیان عقیده در ارتباط با امور سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و نظایر آن جرم محسوب نمی شود. این یعنی قانون گذار خودش هم میدونه که نقد و اعتراض یه حق مسلمه و نباید به راحتی با تشویش اذهان عمومی اشتباه گرفته بشه. پس نقد اگه مستند و واقعی باشه، حتی اگه تند هم باشه، جای نگرانی نداره.

نقش قاضی: اون نگاه تیزبین که همه چیز رو تشخیص میده

در نهایت، اینجاست که نقش قاضی مثل یه چشم بینا و یه مغز متفکر، خیلی پررنگ میشه. قاضی باید بتونه با دقت تمام، مرز باریک بین یه انتقادِ مشروع و یه دروغِ هدفمند برای برهم زدن آرامش جامعه رو تشخیص بده. قانون گذارهای ما هم تو قوانین کیفری تأکید دارن که تو پرونده هایی مثل تشویش اذهان عمومی، باید «تفسیر مضیق» انجام بشه. یعنی چی؟

یعنی نباید به راحتی هر حرف یا نقدی رو به جرم تشویش اذهان عمومی ربط داد. قاضی باید خیلی محتاط باشه و مطمئن بشه که تمام ارکان جرم، از جمله قصد مجرمانه و خلاف واقع بودن حرف، واقعاً وجود داشته. این نگاه تیزبین و تفسیر محتاطانه، باعث میشه آزادی بیان بیشتر حفظ بشه و از برخورد سلیقه ای با منتقدان جلوگیری بشه. اگه قاضی ها این حساسیت رو به خرج ندن، هر حرفی ممکنه تو دام این جرم بیفته و این به ضرر جامعه و دموکراسی خواهد بود.

کجاها تشویش اذهان عمومی جدی تر میشه؟ مصادیق خاص

تا اینجا متوجه شدیم که تشویش اذهان عمومی یه جرمه که با نشر اکاذیب و با نیت برهم زدن آرامش مردم اتفاق می افته. اما یه سری جاها هست که این قضیه جدی تر میشه و قانون گذار برای اونها مواد قانونی خاصی رو در نظر گرفته. این یعنی بعضی وقت ها تشویش اذهان عمومی، یه شاخ و برگ دیگه هم پیدا می کنه و تبدیل میشه به یه جرم با جزئیات بیشتر و مجازات های متفاوت تر.

تهدید به بمب گذاری یا ادعای آن: پای امنیت ملی در میان است!

یکی از مثال های خیلی روشن و جدی، مربوط میشه به ماده 511 قانون مجازات اسلامی، بخش تعزیرات. این ماده می گه:

هر کس به قصد بر هم زدن امنیت کشور و تشویق اذهان عمومی، تهدید به بمب گذاری هواپیما، کشتی و وسائل نقلیه عمومی نماید یا ادعا کند که در وسایل مزبور بمب گذاری شده است، علاوه بر جبران خسارت وارده به دولت و اشخاص، به 6 ماه تا 2 سال حبس محکوم می گردد.

اینجا دیگه قضیه فقط سر یه خبر دروغ ساده نیست. پای امنیت کشور در میونه. فکر کنید یکی بیاد الکی ادعا کنه تو یه هواپیما بمب هست. چه اتفاقی می افته؟ کل فرودگاه بهم می ریزه، پروازها لغو میشن، مردم وحشت می کنن و کلی هزینه و ضرر به بار میاد. حتی اگه واقعاً بمبی هم نباشه، همین ادعای دروغ، باعث تشویش اذهان عمومی در سطح وسیع و برهم زدن امنیت میشه.

نکته مهم اینه که این ماده دو تا کار رو جرم دونسته: یکی تهدید به بمب گذاری و یکی ادعای بمب گذاری. همچنین تأکید شده که این کار باید در مورد وسایل نقلیه عمومی باشه. پس اگه کسی مثلاً بگه تو ماشین شخصی خودش بمب هست، مشمول این ماده نمیشه (البته ممکنه جرایم دیگه ای مرتکب شده باشه). این یه مورد خاص از تشویش اذهان عمومی هست که مجازاتش هم مشخصه و با ماده 698 که حالت عمومی تر داره، فرق می کنه.

تشویش اذهان با نیت برهم زدن امنیت کشور: این دیگه شوخی نیست!

گاهی اوقات تشویش اذهان عمومی، فقط یه سوءتفاهم ساده نیست. وقتی هدف از انتشار اکاذیب و برهم زدن آرامش مردم، بزرگتر و خطرناک تر از این حرفاست و به برهم زدن امنیت کشور ربط پیدا می کنه، دیگه ماجرا وارد فاز کاملاً متفاوتی میشه. اینجا، تشویش اذهان عمومی خودش یه پله میشه برای رسیدن به جرایم سنگین تر و حساس تر.

مثلاً، اگه یه گروه یا فردی با هدف خاص سیاسی یا امنیتی، شروع به پخش شایعات گسترده و دروغ های سازمان یافته ای کنه که باعث تحریک مردم، ایجاد ناآرامی و در نهایت برهم زدن نظم عمومی و امنیت بشه، اینجا دیگه فقط با ماده 698 سروکار نداریم. ممکنه پرونده به جرایم بزرگتر مثل اقدام علیه امنیت ملی یا تبلیغ علیه نظام هم گره بخوره. تو این موارد، نگاه قانون به مسئله خیلی جدی تر میشه و مجازات ها هم به مراتب سنگین تر خواهند بود. تشخیص این ارتباط هم بر عهده مراجع قضایی هست که با بررسی تمام شواهد و قرائن، نیت اصلی فرد یا گروه رو کشف کنن.

چند تا مثال واقعی از تشویش اذهان عمومی

برای اینکه بهتر این مفهوم رو درک کنیم، بیایید چند تا مثال واقعی و ملموس بزنیم که نشون میده تشویش اذهان عمومی تو زندگی روزمره چطور میتونه خودش رو نشون بده:

  1. بیان ارقام اقتصادی خلاف واقع: فرض کنید یه نفر تو فضای مجازی یا یه نشریه، ارقامی رو در مورد تورم، بیکاری یا نرخ ارز منتشر کنه که از اساس دروغ باشن، مثلاً بگه دلار شده 500 هزار تومن در حالی که واقعیت این نیست. اگه هدفش هم این باشه که مردم رو نگران و عصبانی کنه و به اقتصاد کشور ضربه بزنه، این میشه تشویش اذهان عمومی.
  2. شایعه پراکنی در مورد حوادث: بعد از یه زلزله یا سیل، اگه کسی شروع کنه به پخش شایعات دروغ در مورد تعداد کشته شدگان (بیش از آمار رسمی و واقعی)، یا اعلام وضعیت قرمز در شهرهای امن، یا اینکه کمک رسانی انجام نمیشه در حالی که واقعیت چیز دیگری است، این کار می تونه باعث وحشت و سردرگمی مردم بشه و مصداق تشویش اذهان عمومی باشه.
  3. اخبار جعلی انتخاباتی: قبل از انتخابات، اگه کسی با قصد تخریب نامزدهای خاص یا بی اعتبار کردن کل فرآیند انتخابات، شروع به انتشار اخبار دروغ در مورد تقلب گسترده، دستکاری آرا، یا رسوایی های مالی جعلی در مورد نامزدها کنه، این هم میتونه تشویش اذهان عمومی تلقی بشه، چون هدفش برهم زدن اعتماد مردم به نظام انتخاباتیه.
  4. شایعه سازی در مورد محصولات: گاهی وقت ها ممکنه یه نفر برای ضربه زدن به یه شرکت رقیب، شروع به پخش شایعات دروغ در مورد فاسد بودن محصولات اون شرکت یا خطرناک بودن مصرف اونا کنه. این می تونه علاوه بر جرم افترا، مصداق تشویش اذهان عمومی هم باشه، چون مردم رو نسبت به سلامت محصولات بازار نگران می کنه.

این مثال ها نشون میدن که مرز بین واقعیت و دروغ، و نیت پشت هر حرفی، چقدر تو تشخیص تشویش اذهان عمومی مهمه.

مجازات و دردسرهای حقوقی تشویش اذهان عمومی: چقدر آب می خوریم؟

خب، تا اینجا فهمیدیم تشویش اذهان عمومی چیه و تحت چه شرایطی اتفاق می افته. حالا برسیم به قسمت مهم ماجرا: اگه خدای نکرده کسی مرتکب این جرم بشه، چه مجازات هایی در انتظارشه؟ دونستن این بخش، بهمون کمک می کنه تا بیشتر حواسمون به حرف ها و نوشته هامون باشه.

قانون چی میگه؟ مجازات های اصلی

طبق همون ماده 698 قانون مجازات اسلامی که قبلاً هم بهش اشاره کردیم، مجازات اصلی برای تشویش اذهان عمومی شامل دو مورد میشه:

  • حبس: از دو ماه تا دو سال
  • شلاق: تا ۷۴ ضربه

البته باید بگم که قاضی می تونه بسته به شرایط پرونده، شدت جرم، میزان تأثیرگذاری مطلب منتشر شده، و سابقه کیفری فرد، یکی از این دو مجازات رو انتخاب کنه یا هر دو رو با هم در نظر بگیره.

اعاده حیثیت: آبروی رفته رو میشه برگردوند؟

یه بخش مهم دیگه تو مجازات تشویش اذهان عمومی، بحث اعاده حیثیت هست. اعاده حیثیت یعنی برگردوندن آبروی کسی که به خاطر اون حرف های دروغ و تشویش آمیز، حیثیت و اعتبارش لطمه دیده. مثلاً اگه یه نفر با پخش اخبار دروغ، باعث شده باشه که مردم به یه مسئول دولتی بدبین بشن، علاوه بر مجازات حبس یا شلاق، باید برای برگردوندن آبروی اون مسئول هم اقدام کنه.

قانون میگه علاوه بر اعاده حیثیت در صورت امکان. این یعنی اگه بشه آبروی رفته رو برگردوند، دادگاه این حکم رو هم صادر می کنه. اعاده حیثیت معمولاً با انتشار تکذیبیه، عذرخواهی رسمی یا اصلاح خبر در همون رسانه یا جایی که خبر دروغ منتشر شده بود، اتفاق می افته.

خبر خوب (یا نه چندان خوب)! تغییرات جدید قانونی

سال 1399 یه اتفاق مهم تو قوانین ما افتاد و اون هم تصویب قانون کاهش مجازات حبس تعزیری بود. این قانون، روی خیلی از جرایم تأثیر گذاشت و مجازات هاشون رو کم کرد. تشویش اذهان عمومی هم از این قاعده مستثنی نبود.

طبق ماده 104 قانون مجازات اسلامی (که با اصلاحیه 1399/2/23 تغییر کرده)، مجازات حبس تعزیری برای جرایمی مثل تشویش اذهان عمومی، به نصف کاهش پیدا کرد. یعنی اون حبس از دو ماه تا دو سال الان شده از یک ماه تا یک سال.

اما یه تغییر مهم دیگه هم اتفاق افتاد: جرم تشویش اذهان عمومی، از یه جرم غیرقابل گذشت به یه جرم قابل گذشت تبدیل شد. یعنی چی؟ یعنی اگه شاکی خصوصی (کسی که از این جرم آسیب دیده) از شکایتش بگذره، پرونده متوقف میشه و دیگه دادگاه ادامه رسیدگی نمیده. این خیلی مهمه، چون به طرفین اجازه میده که با همدیگه سازش کنن و قضیه رو مسالمت آمیز حل و فصل کنن.

تبعات جانبی: فقط مجازات نیست!

بعضی وقت ها، تشویش اذهان عمومی، مخصوصاً اگه تو قالب جرایم سیاسی اتفاق بیفته، می تونه تبعات دیگه ای هم برای فرد داشته باشه. مثلاً، ممکنه فرد برای یه مدتی از حقوق اجتماعی خودش محروم بشه. حقوق اجتماعی شامل چیزهایی مثل حق استخدام تو ادارات دولتی، حق نامزدی برای انتخابات، یا حتی حق گرفتن گذرنامه و… میشه.

البته این مورد بیشتر تو شرایط خاص و زمانی که تشویش اذهان عمومی به قصد برهم زدن امنیت ملی یا جرایم سیاسی جدی تر باشه، اعمال میشه و برای هر پرونده ای این اتفاق نمی افته. اما دونستنش خالی از لطف نیست تا بدونیم عواقب این جرم می تونه گسترده تر از فقط حبس و شلاق باشه.

کجا باید رسیدگی کنیم؟ فرآیند قضایی و مرجع صالح

حالا اگه کسی متهم به تشویش اذهان عمومی بشه یا کسی از این جرم شکایت داشته باشه، کجا باید بره و فرآیند رسیدگی چطوریه؟

مرجع اصلی رسیدگی به این جرم، دادسراها و دادگاه های عمومی جزایی هستن. یعنی اگه شما شاکی هستید، باید اول به دادسرا مراجعه کنید و شکایتتون رو ثبت کنید. دادسرا شروع به تحقیقات مقدماتی می کنه، از شهود تحقیق می کنه، مدارک و مستندات رو جمع آوری می کنه و اگه به این نتیجه برسه که جرم واقعاً اتفاق افتاده و دلایل کافی برای اثباتش وجود داره، پرونده رو با صدور کیفرخواست به دادگاه می فرسته.

بعدش پرونده تو دادگاه عمومی جزایی مطرح میشه و قاضی با شنیدن دفاعیات متهم و شاکی، و بررسی همه مدارک، حکم نهایی رو صادر می کنه. تو این فرآیند، ادله اثبات دعوی خیلی مهمن. یعنی شما باید بتونید ثابت کنید که حرف های منتشر شده دروغ بوده و با نیت خاصی برای تشویش اذهان عمومی منتشر شده. این ادله می تونن شامل مستندات مکتوب (مثل همون نامه ها یا گزارش ها)، یا مستندات دیجیتالی (اسکرین شات از پست های فضای مجازی، فیلم، فایل صوتی) باشن. اگه مدرکی نباشه یا قوی نباشه، اثبات جرم سخت میشه.

سخن آخر: حواسمون به حرفامون باشه!

خب رفقا، تا اینجا با هم گشتیم و دیدیم که تشویش اذهان عمومی یعنی چی، از کجا اومده، قانون درباره اش چی میگه و چه مجازات هایی داره. امیدوارم این مطلب براتون مفید بوده باشه و تونسته باشید یه درک خوب و خودمونی از این مفهوم حقوقی پیدا کنید.

تهش می خوام یه نکته مهم رو بگم: تو دنیای امروز که همه ما یه جورایی تولیدکننده محتوا هستیم، چه یه پست ساده تو اینستاگرام باشه، چه یه توئیت یا یه پیام تو گروه های تلگرامی، خیلی مهمه که حواسمون به حرفامون باشه. آزادی بیان یه حق ارزشمنده، اما مسئولیت هم با خودش میاره. هر حرفی که می زنیم، هر مطلبی که منتشر می کنیم، می تونه اثرات مثبت یا منفی خودش رو داشته باشه.

پس قبل از اینکه چیزی رو به اشتراک بذاریم، یه لحظه به خودمون فکر کنیم: آیا این حرف حقیقت داره؟ آیا قصد من از گفتن این حرف، برهم زدن آرامش مردم یا ضرر رسوندن به کسی نیست؟ با کمی دقت و آگاهی حقوقی، می تونیم هم از حق آزادی بیانمون استفاده کنیم و هم تو دام تشویش اذهان عمومی نیفتیم. و اگه خدای نکرده تو موقعیتی قرار گرفتید که ابهامی داشتید یا نیاز به راهنمایی حقوقی پیدا کردید، حتماً از یه وکیل یا مشاور حقوقی کمک بگیرید. «کار را به کاردان بسپارید» تا خیالتون راحت باشه.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "تشویش اذهان عمومی: مفهوم، مصادیق و مجازات قانونی" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "تشویش اذهان عمومی: مفهوم، مصادیق و مجازات قانونی"، کلیک کنید.

نوشته های مشابه